چهل حدیث
چهل حدیث گرانبها پیرامون روزه
ادامه مطلب را مطالعه نمائید .
آرش قویدل - التماس دعا
چهل حدیث گرانبها پیرامون روزه
ادامه مطلب را مطالعه نمائید .
آرش قویدل - التماس دعا
رمضان اسمى از اسماء الهى مىباشد و نبايستبه تنهائى ذكر كرد مثلا بگوئيم، رمضان آمد يا رفت، بلكه بايد گفت ماه رمضان آمد، يعنى ماه را بايد به اسم اضافه نمود، در اين رابطه به سخنان حضرت امام محمد باقر (عليه السلام) گوش فرا مىدهيم.
ادامه مطلب را مطالعه نمائید.
ادامه مطلب را مطالعه نمائید.
قویدل- تهران

((شب نيمه شعبان بهترين شب بعد از شب قدر است و خواندن دو ركعت نماز در شب نيمه شعبان بعد از نماز عشاء مستحب است ، در ركعت اول بعد از حمد، سوره كافرون و در ركعت دوم بعد از حمد سوره توحيد خوانده شود)

حتما بقیه مطالب را در ادامه مطلب بخوانید
آرش قویدل - تهران
ـ اي جامه بخود پيچيده ـ برخيز و انذار كن (آيات ١و ٢/ سوره مدثر)
محمد به مرز چهل سالگي رسيده بود. تبلور آن رنج مايه ها در جان او باعث شده بود كه اوقات بسياري را در بيرون مكه به تفكر و دعا بگذراند، تا شايد خداوند بشريت را از گرداب ابتلا برهاند او هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان را در غار حراء به عبادت مي گذرانيد.
ـ آن شب، شب بيست و هفتم رجب بود. محمد غرق درانديشه بود كه ناگهان صدايي گيرا و گرم درغار پيچيد:
بخوان!
ـ محمد درهراسي و هم آلود به اطراف نگريست! صدا دوباره گفت:بخوان!
ـ اين بار محمد بابيم و ترديد گفت: من خواندن نمي دانم.
صدا پاسخ داد:
ـ بخوان به نام پروردگارت كه بيافريد، آدمي را از لخته خوني آفريد، بخوان و پروردگار تو را ارجمندترين است، همو كه با قلم آموخت، و به آدمي آنچه را كه نمي دانست بياموخت.........
و او هر چه را كه فرشته وحي خوانده بود باز خواند.
ـ هنگامي كه از غار پايين مي آمد زير بار عظيم نبوت و خاتميت، به جذبه الوهي عشق بر خود مي لرزيد از اين رو وقتي به خانه رسيد به خديجه كه از دير آمدن او سخت دلواپس شده بود گفت:
ـ مرا بپوشان، احساس خستگي و سرما مي كنم!
و چون خديجه علت را جويا شد گفت:
ـ آنچه امشب بر من گذشت بيش از طاقت من بود،امشب من به پيامبري برگزيده شدم!
خديجه كه از شادماني سر از پا نمي شناخت، در حالي كه روپوشی پشمي و بلند بر قامت او مي پوشانيد گفت:
ـ من مدتها پيش در انتظار چنين روزي بودم مي دانستم كه تو با ديگران بسيار فرق داري، اينك به پيشگاه خدا شهادت مي دهم كه تو آخرين رسول خدايي و به تو ايمان مي آورم........
ـ پس از آن علي كه در خانه محمد بود با پيامبر بيعت كرد.
|
ستاره ای بدرخشيد و ماه مجلس شد دل رميده ما را انيس و مونس شد |
در حدیث دیگری آمده است که هر کس سه روز آن را روزه دارد بهشت بر او واجب گردد.
در ماه رجب دعاها و اعمال خاصی وارد است که مهمترین آنها « اعمال ایام البیض » (13 تا 15 ماه) و اعمال ام داوود و برنامه اعتکاف است.
این اعمال در کتاب شریف مفاتیح الجنان محدث قمی گردآوری شده است.
حوادث تاریخی و مذهبی بسیاری در ماه رجب روی داده است که در زیر به آن اشاره میشود:
ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام در سال 57، امام محمد تقی علیه السلام در سال 195، میلاد امام علی علیه السلام در کعبه، مبعث پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم، شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام در سال 182 و شهادت امام علی النقی علیه السلام در سال 254، وفات ابراهیم فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در سال دهم هجرت، وفات ابوطالب علیه السلام در سال دهم بعثت، رحلت حضرت زینب (بنا به نقلی) و درگذشت ابن سکیت، در سال 244 قمری.
منابع :
هدایه الانام الی وقایع الایام، محدث قمی، ص 97؛ مفاتیح الجنان، ص 240
آرش قویدل - تهران
پانزدهم خرداد، نقطه عطفی است در تاريخ معاصر؛ يادگاری است از پيوند معنوی توده های عظيم مردم کشور ما؛ واکنشی است از احساس عميق مذهبی ملت ايران؛ نمايشی است ازبه پاخاستن مردمی که می خواستند ظلم و ستم را از بن بر کنند؛ تجسمی است از تاريخ اسلام و درجه ای است برای سنجش فداکاری و از خود گذشتگی انسان هايي که به دنبال آرمان الهی حرکت می کنند. پانزدهم خرداد، روز قيام خونين مردم جان برکفی است که به نام اسلام و برای اسلام به ميدان آمدند تا سلطه طاغوتيان را از کشورشان برچينند.
(( لطفا ادامه مطلب را مطالعه نمائید ))
برگرفته از سایت ۱۵ خرداد
آرش قویدل - تهران
رادیو بی بی سی هنگام اعلام درگذشت امام (ره) گفت :
امروز مردی چشم از جهان فرو بست که با درگذشت او چشم های بسیاری در جهان غرب آسوده خوابید .
چرا یک انسان به اینجا می رسد ؟
جهان بزرگ و قدرتمند غرب ، از چه چیز این پیرمرد هشتاد و هفت ساله می ترسید ؟
چطور می شود که در سال 57 ، پیرمردی هفتاد پنج ساله ، تجسم خواست ملیون ها انسان می گردد ؟
چرا در هنگامه انقلاب ، پیر و جوان ، مذهبی و مارکسیست ، کرد و لر و عرب و فارس ، تنها و تنها یک مرد را در افق نگاه خود می نگریستند ؟
چرا آن زن ارمنی ، در هنگام عبور تشییع کنندگان امام ، بر در خانه خود می ایستد و آرام آرام می گرید ؟
گویی همه تاریخ یک ملت در وجود این مرد خلاصه شده است .
گویی همه بغض های فرو خفته هزاران مادر فرزند از دست داده ، از گلوی این بزرگ مرد به فریاد در آمده است .
همه تاریخ معاصر ما ، درد است و سرکوب و سختی و هجوم بیگانه ، و این مرد تجسم خواست یک ملت است تا بر همه این تسلسل باطل پایان ببخشد .
تسلسلی از تباهی ها و خود فروشی ها ، دخالت بیگانه و شکست و قتل عام همه مصلحان و خیرخواهان این ملت .
هنگامه انقلاب است ، انقلابی بزرگ با امیدهایی نهفته اما درخشان و رهایی بخش .
رهبر این انقلاب تنها کسی می تواند باشد که امواج خروشان این انقلاب او را بپذیرد و نماینده و راهبر خویش بشناسد .
مبارز و تبعیدی ، صنعتگر و بازاری ، دانشجو و طلبه ، خانه دار و دانش آموز ، همه و همه به خروش آمده بودند .
نوعی انتظار مطرح بود ،
انتظار برای حکومت صالحان ، برای برپایی همه امیدهای یک ملت ، یک نسل و یک جامعه .
تحقق امیدهایی که دویست سال در این خانه ندا داده شد و محقق نشد .
امیدهایی که بهترین های یک ملت بر سر آن به باغ فین کشانده شدند ، با کودتا نابود شدند و عاقبت در زندان های ساواک پرپر گشتند .
و براستی چه کسی می توانست مظهر همه این امیدها باشد ؟
شهید مطهری در توصیف امام (ره) می گوید :
چه بگویم از کسی که صحبت از او همه وجودم را به لرزه در می آورد . خیلی کم می شود که تمام تجسم خواست یک ملت در وجود یک مرد خلاصه شده باشد .
برگرفته از سایت امام خمینی (ره)
آرش قویدل - تهران